به گزارش قدس آنلاین، وزیر امور خارجه کشورمان در این دیدار با تأکید بر توسعه و تعمیق سیاست همسایگی، تحکیم رابطه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را با توجه به فرصتهای همکاری در حوزههای دوجانبه و چندجانبه با اهمیت خواند. اما هنوز برخی میگویند چه شد پس از خصومت هفتساله با عربستان، ایران روابطش را با این کشور بهبود بخشید؟
آیا تهران، جنایات ریاض در مراسم برائت از مشرکین سال ۶۶ با ۲۷۵ حاجی شهید ایرانی را فراموش کرده است؟ آیا باید بر فاجعه منا و شهادت ۴۶۵ نفر از هممیهنانمان سرپوش گذاشت؟ آیا مسئولان کشورمان پا روی خون مظلومان جهان و شیخ نمر گذاشتهاند؟
برای پاسخ به این پرسش ذکر یک مقدمه لازم است.
تغییری محسوس در نظم جهانی و ایجاد مناسبات منطقه و نظام بینالملل اتفاق افتاده است. کشورهای منطقه، روابط خود را با آمریکا کاهش دادهاند و تلاش میکنند موازنه قدرت را در تعاملات سیاسی برقرار کنند.
ایران نیز از اهمیت تغییر نظم کنونی مطلع است و تلاش میکند بهعنوان تنها مخالف هژمونی آمریکا از شرایط جدید بیشترین بهره را برد. از همه مهمتر اینکه تنشزدایی میان تهران و ریاض، به خروج ایران از انزوا کمک اساسی میکند و ایران با شکلگیری جبهه جدید، میتواند نقش قویتری را در شرایط ضدامپریالیستی کنونی ایفا کند. این ارتقای روابط در راستای «سیاست همسایگی» قلمداد میشود و ممکن است بر برخی مسائل مهم نظیر مذاکرات هستهای نیز اثرگذار باشد.
از سوی دیگر تهران در صدد است روابط خود را با کشورهای اسلامی حسنه کند و تمرکز خود را بر مبارزه با رژیم صهیونیستی و کوتاه کردن دستدرازیهای آمریکا از منطقه بگذارد.
مناسبات جدید تهران و ریاض در تحولات منطقه نقش اساسی داشته است. سوریه، یمن و جبهه مقاومت برای ایران بسیار مهم است و روابط با ریاض به کاهش تنش در منطقه منجر شده است. علاوه بر بهبود روابط ایران با کشورهای متأثر از عربستان مانند اردن، جیبوتی، امارات و دیگر کشورها روابط ایران با مصر نیز در حال بهبود است. از طرف دیگر، تعاملات عربستان با گروههای مقاومت نظیر گروههای فلسطینی نیز بهتر شده که در راستای منافع فرامنطقهای ایران است.
جنگ یمن، پاشنه آشیل عربستان است و عربستان برای فرار از این شرایط، چارهای جز بهبود روابط با ایران نداشت؛ چراکه بنسلمان، در روابط خود با آمریکا فهمیده بود دیگر آمریکا توان حمایت کافی از عربستان را در مقابل انصارالله ندارد. ناکامی در این زمینه، فضا را برای پایان جنگ فرسایشی فراهم کرد.
ایران به این نتیجه رسید که دیگر نباید با «خودیاری» همه کارها را پیش برد و برای بهتر شدن جایگاهش در جهان، لازم است به اتحاد و ائتلافهای جدید روی آورد. در همین راستا مدیریت تعارض را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد موازنه قدرت را بهجای قطع رابطه در دستور کار قرار دهد تا با بازگرداندن روابط دیپلماتیک، نقشآفرینی بیشتری داشته باشد.
البته باید توجه داشت رفتارهای اخیر سعودیها به منزله این نیست که این کشور به دوست و رفیق ایران تبدیل خواهد شد، بلکه بدان معناست که دو کشور ضمن درک شرایط کنونی، تلاش میکنند منافع خود را در روابط دیپلماتیک دنبال کنند و از همین رو، جایگزینی الگوی تعامل - رقابت به جای تقابل و تعارض مهمترین اصل ایران در روابط با عربستان است.
نگاه ایران به «پیچ تاریخی» حاکی از آن است که تهران و همپیمانش انصارالله، دست برتر را در تقابل با عربستان دارند و همین دست برتر مقدمه احیای روابط شد. درهمین میان، یائیر لاپید نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی ابراز کرده است توافق ایران و عربستان «شکست کامل سیاست خارجی اسرائیل» بود.
در عرصه بینالملل، هر توافقی «سود و زیان» خود را دارد و هیچگاه کشورها با یکدیگر دوست ثابت یا دشمن ثابت نیستند و هربار براساس منافع خود تغییر موضع میدهند. باید دید این روابط تا چه زمانی پایدار خواهند ماند.
راهبرد ایران در موضوع انرژی نیز میتواند این کشور را به یک بازیگر تأثیرگذار در عرصه بینالملل تبدیل کند و ایران و عربستان را در مقابله با غرب در کنار هم قرار دهد. چنانچه مواضع بن سلمان در رأی به کاهش نفت اوپک پلاس بر خلاف نظر بایدن، نشان داد رابطه با عربستان، میتواند فراتر از رقابتهای منطقهای برای ایران مهم باشد.
نظر شما